به حکم عقل هم نیک پیداست که وقتی قادر به پیشگیری از واقعه ای هستیم، درمان پر هزینه ، که همراه با هدر رفت جان و مال هاست غیر عقلی به نظر می رسه
وقتی باران شروع به باریدن میکنه، جوی های لطیف و باریکی، از کوهپایه سرازیر میشه؛ جوی های کم سرعت و پر از لطافتی که هیچ شباهتی به یک سیل ندارن...
جوی های کم سرعتی که در کوهپایه به سختی قادر به جابجا کردن برگ یک درخت هستن، پس از طی مسیر و پیوستن به سایر جوی ها، به سیلی عظیم مبدل میشن...
سیلی ویرانگر، خانمان سوز، بی رحم و خشن، چه جان ها و چه مال هایی رو که تلف خواهد کرد...
** مبنای حرمت بسیاری از احکام اسلام نیز همینه
* با چند تار موی آشفته نسوان، نه عرش الهی و نه احکام الهی زیر و رو نمی شه
* با کمی اجتماعی تر با نا محرم صحبت کردن، در اون لحظه رخداد خاصی رقم نمیخوره ؛
* با یک-دو-سه قطره شراب، حال مستی و سکر به انسان قالب نمیشه ؛
* با یک کنایه، غیبت یا تهمت کوچک و پنهان، اغلب حادثه عظیمی رخ نخواهد داد ؛
* با...
* با...
* با....
همه این ها چون جویبار سرازیر شده از کوهپایه، گرچه شمای یک سیل رو ندارن و به کوچکی یک جویبار ناتوان در حمل یک برگ نحیف هستن؛
اما در ابعاد یک جامعه؛ با توجه به تفاوت قدرت افراد در خویشتن داری ؛ تمنای نفس عماره فزون خواه ؛ اقوا و تشویق به تکرار خطا توسط نفس های پلید و آلوده و ...
همگی چون عاملین اتصال این جویباران نحیف، سیلی عظیم در ابعاد یک اجتماع خواهند ساخت، هزینه های اجتماعی کلانی بر جای خواهند گذاشت و چه نفس و جان هایی که به زحمت خواهند افتاد..
اینجاست که دین مبین اسلام به زیبایی، راهکار پیشگیری از چنین سیل هایی رو، بستن راه از جویبار بر می شمره و با اعلام حرمت احکامی به ظاهر کم مفهوم و بعضا برای آحاد نامفهوم، از حوادث اجتماعی چون آندلس و نظایری تلخ تر پیشگیری می کنه ...
محبت...
برچسب : نویسنده : 3pedram1370m7 بازدید : 48